روشاروشا، تا این لحظه: 12 سال و 19 روز سن داره

شاهزاده خانوم روشا

هزینه های شیر و پوشک و ...

درود بر دوستان همیشه وقتی از اطرافیان میشنیدیم که بچه که به دنیا بیاد تو این دوره و زمونه خیلی خرج داره، دلمون میخواست بدونیم یه فرشته ی نازنین تا پیش از دوسالگی حدودن چقدر هزینه، شیر و پوشک و... داره، برای همین با همسرم تصمیم گرفتیم تو یه فایل اکسل تمام هزینه های مربوط به خرید پوشک، شیر خشک و سرلاک، ویزیت دکتر و دارو ها رو از زمان تولد ثبت کنیم تا هم ببینیم تو این یکسال و نیم چقدر هزینه ی این ملزومات میشه و هم ببینیم تو این مدت چقدر مشمول افزایش قیمت شده اند. هزینه ی حدود یک سال و نیم شیر و پوشک و دارو و ویزیت دکتر روشا شده پنج میلیون تومان، نیمیدونم با این اوضاع اقتصادی شاید خیلی هم رقم زیادی نباشه!؟ در آرامش باشید - بابا و مامان روش...
26 آبان 1392

روشا در تاسوعا و عاشورا

درود بر دوستان ما در این شب های محرم خیلی بیرون نمیریم اما امشب به هوای خاله و مادربزرگ شاهزاده خانوم که از کرج تشریف آوردند، رفتیم خیابون های اطراف رو یه گشت کوچولو زدیم و روشا هم از نزدیک با علم و دسته ی زنجیر زنی و طبل و این چیز ها آشنا شد، براش خیلی عجیب بود و همه چی رو مات و مبهوت نگاه میکرد. از اونجایی که صدای طبل ها خیلی بلند بود و حتی گوش ما آدم بزرگ ها رو هم اذیت میکرد چه برسه به این کوچولوی نازنین تصمیم گرفتیم زود برگردیم خونه تا شاهزاده خانوم کم کم به برنامه ی خوابش برسه البته اگه صدای طبل و سنج بزاره که این خوشگل خانوم ما به خواب بره و ما هم استراحت کنیم تا فردا صبح یعنی پیش از ظهر عاشورا که نذری بابا عباس (روحش شاد)  رو ک...
23 آبان 1392

روشا و کتاب

درود بر دوستان شاهزاده خانوم روشا، بسیار زیاد به کتاب علاقه داره، یعنی بیشتر از اینکه بخواد با اسباب بازیهاش بازی کنه دوست داره براش کتاب هاش رو بخونیم، روزانه بیش از سی چهل مرتبه براش کتاب میخونیم شاید بعضی از کتاب ها رو در روز ده مرتبه بیشتر بخونیم، در کنار کتاب هاش که بیشتر شعرهای آقای ناصر کشاورز هستش، مجله های نبات کوچولو (ویژه خردسالان) که اون هم اتفاقن سردبیرش آقای ناصر کشاورز هستند رو هم خیلی دوست داره انصافن شعرهای قشنگی داره.  مجله های دیگه ای هم براش گرفتیم انصافن نه مطالب خوبی داشتند و نه کیفیت خوبی دارند نثل سروش خردسالان که فقط از یه شعر توش خوشش اومد هر کی که پیش شاهزاده خانوم تو خونه باشه باید کتاب شعرهای دختر رو دست ب...
17 آبان 1392

شیطونی های شاهزاده خانوم

درود بر دوستان این شاهزاده خانوم ما خیلی شیطون شده، دیگه واقعن از دیوار راست میره بالا، ووروجک یکی دو روزه یاد گرفته از سرسره برعکس میاد بالا و از پله ها می خواد بیاد پایین که فعلن برای برگشتن از پله تعدل نداره و می افته زمین، دو روزی هم هست که میره لبه ی مبل می ایسته و میپره پایین البته از دیروز که نتونست مستقیم بپره و افتاد و سرش به میز خورد کمی ترسیده(عکس در حال افتادن مربوط به همان روزه)، تازگی یاد گرفته با شیشه شیرش همه جا رو خیس میکنه خصوصن میز و مبل رو ، اگر بهش ندیم به بهانه ی تشنگی میاد دو سه تا میک به شیشه ی آبش میزنه و بعد هم شیشه رو برمیداره و فرار میکنه میره سراغ آب بازیش، از دست این روشا فسقلی موبایلی برای مامانش سالم نمونده ...
15 آبان 1392

بازهم روشا سرما خورد

درود بر دوستان باز هم چند روزیه که شاهزاده خانوم ما سرما خورده این مرتبه هم خیلی بد سرما خورد، اینقدر حالش بده دختر گلمون که با سرفه هاش بالا میاره، امیدواریم زودتر خوب بشه، فسقلی اینقدر ضعیف شده که با یه باد خوردن این جوری مریض میشه، سرماخوردنش هم از اون روز شروع شد که از خونه مامان اعظم برمیگشتیم و هر چه کردیم شاهزاده خانوم کلاه سرش نکرد که نکرد و سرش باد خورد و از فرداش افتاد امسال هر کاری میکنیم کلاه سرش نمیکنه مگه کلاهی که به لباسش وصل باشه. پارسال کوچولو بود میتونستیم به زور هم که شده سرش کنیم اما امسال کلاه نو براش خریدیم ولی هر چه کردیم سرش نکرد تن درست باشی- بابا و مامان ...
11 آبان 1392

لباس های زمستانی روشا

درود بر دوستان امروز شاهزاده خانوم رو بردیم تا براش لباس های زمستونی بخریم آخه کم کم که چه عرض کنم خیلی زیاد هوا داره سرد میشه و کاپشن و شلوار پارسالش هم اندازه ی عروسکش میشه، وقتی می رفتیم تو فروشگاه ها شاهزاده خانوم خودش میرفت برای خودش لباس انتخاب میکرد و مرتب میگفت اینو، براش یک دست کاپشن و شلوار، یه چکمه ، یه کلا و دستکش و چند جفت جوراب خریدیم، دیگه امسال از رنگ صورتی فاصله گرفتیم و رفتیم براش لباس های آبی خریدیم حسابی هم بهش میاد،  هفته پیش هم لباس های گرم خونگی براش گرفتیم دیگه فکر کنیم تا عید خرید لباس نداشته باشه این  روشا خانوم خوشگل. از اونجایی هم که تازگی ها خیلی میره سراغ ظرف های غذاش و میاره و برامون غذا درست میکنه...
6 آبان 1392

شاهزاده خانوم در یک هفته پیش

درود بر دوستان شاهزاده خانوم ما تو این یک هفته گذشته خیلی بی قرار بود که معلوم شد یکی از دندون های آسیای ایشون درآمده نمیدونیم چرا دندوناش به ترتیب در نمیاد!!!، خیلی هم شیطونی کرد، شاهزاده روشا در هفته ای که گذشت اینچنین بود ... شاد باشید - بابا و مامان روشا   اول یه ساعت دیگه از بابا رو معدوم کرد، تازه یه روز بود دستم کرده بودم   بعد هم چشمک زدن یادگرفت شاهزاده خانوم در حین چشمک زدن بعد از چشمک زدن * شاهزاده مشغول بازی با پازل جدیدش * روشا خانوم مشغول بهم ریختن تنظیم موبایل بابابزرگ * جایگاه جدید شاهزاده خانوم، وسط میز پذیرایی * طبق معمول شاهزاده خانوم در موقع نماز خوندن ...
4 آبان 1392
1